دره صوف سر زمین آزادگان دره صوف در گذر تاریخ- سیرعلمی،هنری،اقتصادی ،سیاسی چهره های اکادمیک... درباره وبلاگ ![]() وبلاگ « دره صوف سر زمین آزادگان» با نگاه جدید به مسائل علمی، فرهنگی؛ دینی ، اجتماعی وسیاسی؛ دره صوف افغانستان و بارعایت اصل احترام متقابل افکار ، عقاید واندیشه دیگران ، تمایل دارد درعرصه های فوق اطلاع رسانی و اظهار نظرنماید و لذا در حوزه نظر و اندیشه ای از اظهار نظر کلیه اندیشمندان و متفکران استقبال می کند. به امیدی روزی که آزادی واقعی،درسر زمین استبداد زده افغانستان تحقق پیدا کند. *** naeeb.tawassuli@gmail.com *** پامیــربـه حیــرت آمـد ازپـــایــــــــــــــداری، بـــابـــا آفــــــــــرین گــفت: نبــرد تــن به تن دره صــوف جرمت چه بود که قلبت بخون تپان نمودند؟ زچیست زدنـد به آتـــش اهـل فـتن دره صوف؟ درکشـــــــــــــور خــــــــود آخــرما بودیــم مـــهاجـــــــر جاــن و روان به زنجــــــیر،زنجــیرشکن دره صوف دارد به دل هـــــــــــــزاران، داســــــــتان غمگـساران ازکــــــــین اهــل عـــدوان، کوه ودمن دره صــوف بادا بــلــند نـامـت پــایـــــــــــــــــــــنده بــاد قــامــــــت آزاد یسـت پــــــــیامــت، بــرهـم وطــن دره صـوف رفتند به خــــــــــــواب طفلان، درسنگرت جوانان بیـــــــــــــــداربـود هـزاران، ویـس قــرن، دره صـوف ســـــــــــــــــازش نمی پـذیـریم، آزاده ودلـــــیـریـــــم نــــــــــــــــبرد، تـاداریـم خــون دربـــدن دره صــوف بس است دیگـــــــــــــراسارت، قبول رنج وذلّـــت رویم ســوی شــــهادت، خونـین کفن دره صـوف شــــــــــــادابی دربهاران، خوش آبی درزمســتان بردشت وکوه، غزالان، اشک ختن دره صوف . آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
لینک های مفید دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۴ :: ۴:۱۵ ب.ظ :: نويسنده : محمدنایب علی توسلی دره صوفی
هزاره ها و قدرت سیاسی در دوران حکومت احمد خان ابدالی احمد شاه ابدالی هزاره ها و قدرت سیاسی در دوران حکومت احمد خان ابدالی احمد شاه ابدالی در دربار نادرشاه افشار در زمره افسران افغانی وی مسولیت داشت، بعد از آنکه نادر کفایت او را دید قوماندانی قطعاتی ابدالی و ازبکی را به او داد. احمد تا زمان مرگ با وی بود. بعد از اینکه نادرشاه افشار کشته شد و اختلال در اردوی او پدید آمد، قشونی که مرکب از چهارهزار غلجائی و ده هزار ابدالی و ازبک بود، بصوابدید قوماندان عمومی نور محمد خان غلجائی و احمد خان ابدالی بطرف قندهار حرکت کردند. در قندهار که مرکز بین الاقوامی افغانستان بود. نور محمد خان به خان های غلجائی و ازبک و ابدالی و هزاره و بلوچ و تاجیک پیشنهاد کرد که جرگه ئی تشکیل و پادشاهی انتخاب شود. جرگه در منطقه مزار شیر سرخ در داخل قلعه نظامی نادر آباد منعقد گردید و نه روز دوام نمود در مدت این روزها اتفاق نظر بوجود نمی آمد بلاخره در روز نهم جلسه اعضای جرگه یک فرد را که عضو جرگه را تعیین کردند که وی یک شخص را به سلطنت انتخاب کند. دیگران نیز بوی بعیت نماید . آن فرد بر خاست و خوشه گندم را در عوض تاج به کلاه احمد خان نصب نموده وی را به پادشاهی معرفی کرد. در آن زمان نظام ملکوالطوایفی در منقطه حاکم بودند وی برای اینکه خوانین را تحت فرمان حکومت مرکزی بیاورند شروع به سفر کرد . بعد از اینکه حکومت هرات را فتح می کند "اعیلحضرت احمد شاه حکومت هرات را به درویش علیخان هزاره مفوض داشته خود با لشکر جانب مشهد راه برگرفت. ولی سلطانعلی توسلی در نوشته خویش نقش وی را چنین بیان می کند "درویش علی خان هزاره از آغاز سلطنت احمد شاه در انی، همکاری نزدیک او بود و سمت بیگلربیگی (والی) هرات را که بخش سر حدی و پر اهمیت کشور بود، به عهده داشت و تا آخرین روزهای حیات احمد شاه در انی، در این سمت پا برجا ماند. او یکی از پشتوانه های استوار این دولت به حساب می آمد و احمد شاه بدین نکته التفات کامل داشت . از همین نگاه بود که با وصف بروز چند اختلاف بین درویش علی خان و بعضی د یگر از کار داران بزرگ دولت و از آن میان تیمور شاه و دست کشیدند او از کار، بازهم احمد شاه راضی نگردید که این مرد با نفوذ از دولت او جدا باشد واو را به وسیله شاه ولی خان وزیر که دوستش بود به وظیفه بر گردانید. البته در این مورد اختلاف نظر وجود دارد بعضی از نویسنده گان معتقد اند که درویش علی خان هزاره تا اخر سمت خویش باقی ماند احمدشاه وی را که با شاهزاده تمیور اختلاف پیدا کرده بود بازهم به وظیفه اش بر گشتاند اما بعضی از محققین معتقد اند بعد از اینکه "میان او و شهزاده تیمور اختلافی به وجود آمد و درباریان متملق به این اختلاف دامن می زدند، تا آن که احمد شاه درانی سپاهی از قندهار برای دستگیر کردن او فرستاد و این مرد صادق و خدمتگذار در زندان به شهادت رسید. شخصی دیگری که در حکومت ملوک الطوایفی احمد شاه ابدالی نقش برجسته داشتند او "عنایت خان یکی از سران دایکندی" وی در آن زمان بعنوان حاکم دایکندی ایفای وظیفه میکرده. نوعیت نظام سیاسی افغانستان در دوران احمد شاه ابدالی عبارت است از نظام ملکولطوایفی در این نوع نظام خوانین و روسای قبایل نقش برجسته و سازنده داشتند از این رو میتوان گفت که حکومت احمد شاه ابدالی به شکل ملکوالطوایفی اداره می شدند چون بسیار از مناطق افغانستان تحت اداره حکومت منطقه خوانین بودند مانند نقاط مرکزی کشوری یعنی منطقه هزاره جات که نزاع میان هزاره ها و عبدالرحمن نیز به همین خاطر بود که امیر عبدالرحمن خواهان پذیرفتن حکومت مقتدر مرکزی از جانب خوانین هزاره ها بود ولی هزاره ها که در طول سالیان متمادی به روال ملکوالطوایفی زنده گی نموده بودند دیگر حکومت مرکزی قدرت مند را نمی پذیرفت. طور یکه غلام محمد غبار در این رابطه بیان می کند: "در طی 25 سال سلطنت احمد شاه ، مرکزیت دولت و امنیت عمومی، طوری قایم شد که فیودال ملاک در رفتار خود نسبت به دهقان ، مسئولیت خود را در برابر دولت احساس کرد، طبقه متوسط و شهری و تاجر نیز ساحه آزاد تر فعالیت بدست آوردند. این اوضاع در داخل سیتسم فیودال متمرکز اسباب استحکام دولت را فراهم کرد. از دیگر طرف احمد شاه ، فیودالهای مقتد را بواسطه اشتراک در امور مسلکی و نظامی ارضا نمود. و بنظریات آنان در جرگه های موقوت اعتنا نمود، و هم آنان را بیشتر در سفرهای جنگی مشغول نگهداشت. این است که بدون یکی دو بار ، با عصیان آنها دچار نگردید". مطلب مزبور این پیام را میر ساند که در افغانستان حکومت ملکو الطوایفی حاکمیت داشتند. هر چند که در این رابطه اجماع نظر وجود ندارد خیلی ها به این باورمندی است که نظام سیاسی احمد شاه ابدالی عبارتند از سلطنت مطلقه یعنی حکومت مرکزی قدرت مند میباشد. افراد که در سلطنت احمدشاه ابدالی نقش برجسته داشته اند: 1- درویش علی خان هزاره به سمت بیگلربیگی موظف بودند 2- عنایت خان بعنوان حاکم دایکندی ایفای وظیفه میکرده. دیدن کمتر پیوندهای روزانه
پيوندها
لینک های مفید ![]() پربازدیدترین مطالب
کد پربازدیدترین![]() |
||
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است |طراحی : پیچک
|