دره صوف حماسه قیام مقاومت . بخش ششم- نوشته رضا ضیایی
اتش فشان خشم مردم با جر قه از اگا هی و ایمان به زبانه کشیدن اغاز می نماید و بغض و خشم انقلابی خلق محروم و تحقیر گردیده رو بتر کیدن و انفجار به پیش می رود . اینفجار خشم:این انفجار اولین بار در چهار ده دایمیرداد و دور ترین منططقه از مر کز دره صوف رخ می دهد دلیل این رخداد تاریخی و رشادت مردم ان دیار در مخالفت کردن انان با هیئت و فرستادگان دولت کمونیستی بدون شک بیانگر روحیه ی وطن دوستی و ایمان انها برای ازادی و استقلال کشور شان می باشد و بس و این وطن دوستی از ایمان دینی و شعور سیاسی مردم ما حکایت دارد. اگاهی سیاسی مردم دره صوف همانگونه که در فصل پیشین بیان گردید نتیجه تلاشهای اگاهی بخش علمای را ستین و بیدار دل و روشنفکران و تحصیل کردگان هزاره ان منطقه بوده است.این تعداد از علما و معلمان و دانشجویان معدود دره صوف سالها قبل با اجتما عات و سخنرانیها و پخش کتب سیاسی و دینی در میان مردم و کارگران معدن ذغال سنگ دره صوف مبارزات روشنگرانه شان را اغاز کرده و نتایج خوب و مثبت را در پی اورد.پیش اهنگان مردم ما سالها قبل از کودتای کمو نیستها از خطرات احتمالی و تهدیدات روسها نسبت به افغانستان پرده بر می داشتند.
لذا مردم هزاره دره صوف از نگاه فکری و روانی امادگی داشتند تا خطرات دشمنان افغانستان و متجاوزان خارجی را درک نموده و راه های مقابله با ان را نیز بیاموزند. و برای مقابله با حوادث تلخ و خطر ناک امادگی داشته و از نتایج و سختیهای قیام مسلحانه نیز اگاهی کامل داشتند .
سخنرانیهای روشنفکران و علمای بیدار دینی که تنها راه ارتباط با مردم بود تاثیرات بسیار اگاه کننده برای مردم و خصوص جوانان داشت .
مردم محروم و فقیر که سالها از تحقیر و تو هین حا کمان مستبد در رنج و حر مان بودند در مجموع بدنبال یک روزنه رهائی و پنجره برای ازادی بودند،تا از ان همه بدبختی و ذلت اجتماعی رهایی یابند و این امیدواری جز زندگی و مایه حیات انها بود.
قبلا در باره اعزام یک هیت دولتی بسوی چهارده صحبت نمودیم و حال به بیان مفصل اهداه و نتایج سفر ان هیات می پردازیم .
قبل از رسیدن هیت دولتی به منطقه دای میرداد مردم منا طق کو ته و چهارده و چهار قشلاق و تور دای میرداد در ارتباط با مقابله با حکو مت جبار تر کی و امین مشاورات را انجام داده بودند و در باره طر حهای اینده شان نیز به توافق کلی رسییده بودند و متعهد شده بودند که بر نامه ها و فر مانهای دیوانه وار ترکی و حکو مت اورا نپذیر فته و برای یک رویا رویی نظامی هم امادگی اتحاز نمایند.
بعد از رسیدن هیت در چهار ده مردم منطقه با تشکیل اجتماع بزرگی از اهداف هیت جویا می شوند. هیت دولتی با قدرت و غرور در جمع مردم برنامه ها و فرمانهای شماره دار شان را یک یک اعلام نموده از مردم می خواهد که با فرمانهای حکومتی مخالفت نکنند و اضافه می نمایند که برنامه ی که اعلام می گردد لازم الاجرا می باشد و هر کسی با این بر نامه ها مخالفت نماید پشت او دهن توپ. منطق دایمی مستبدین تاریخ خصوص منطق حاکمان افغانستان روی همین اصل استوار بوده است که مخالفین را همیشه به دهن توپ تهدید می نموده است.
بر نا مه های دولتی چنین اعلام می گردد.
1- هیچ کسی حق ندارد که بعد از این درب منازل خود را ببندند
2- همه سکهای تان را باید بکشید.
3- تقسیم زمینها برای همه کسا نیکه زمین ندارند.
4- ازادی زنان از قید حجاب و خانه.
وامثال این گو نه برنا مه های مترقی و پرولتاریایی!! را برای مردم اعلام می نمایند. مردم چهارد که از اهداف و تو طه های حا کمان و هیت دولتی خبر داشتند قبلا تصمیم گر فته بودند که یا وه های ترکی و امین قابل قبول نه می باشد . اما با ان هم مردم نمایندگان را انتخاب می کنند تا با هیت صحبت نموده و جواب انها را صریح برای شان باز بگو یند.
نمایندگان مردم چهارده و کو ته با استلال و برهان فر مانهای ترکی را خلاف دین و ارزشهای ملی مردم افغانستان دانسته و می گویند.اینجا جای برای پیاده شدن این فر مانهای کفر امیز نیست.
هادی خان شهر دار دره ای صوف بعنوان نطاق هیت مردم را تهدید م ینمایدکه اگر این فر مانها عملی نشود و هرکسی که با این فر مانها مخالفت نماید پشت او ودهن توپ !!
نمایندگان مردم در جواب هیت دولتی می گویند که بستن دربهای خا نه های ما به دولت مر بوط نمی شود مگر اینکه شما به نوامیس مردم چشم بد داشته باشید که در انصورت تا یکنفر زنده هستیم در مقابل شما ایستاده هستیم ودیگر اینکه از چه زمان ببعد نبستن دربهای خا نه های مردم مربوط به بر نامه های انقلابی گردیده است که دولت شما برای ان بر نا مه ریزی می نماید.
اما تقسیم زمین برای انها یکه زمین ندارند کاری خوب است اما نه از زمینهای دیگران دولت افغانستان باید از زمینهای بایر که در افغانستان مو جود است برای بی زمینها زمین و خانه بدهد.
ما زمین دیگران را نم یگیریم شما اگر راست میگوید وطر فدار کار گران و فقیران هستید از زمینها یدولتی برای ما زمین بدهید.
اما نسله حجاب زنان یک امر دینی است و شما را به این مو ضوعات کاری نیست.شما و دولت ترکی این صلا حیت را ندارد که در امو رات دینی مردم دخالت نماید.
هیت دولتی که خو درا در برابر قا طعیت مردم مصمم دایمیرداد شکست خورده و ذلیل می بیند پیشنهاد می کنند که شما سخنان تان را برای ولسوال دره صوف بنویسد و امضا نماید.
مردماین کار می کنند ودر همین اثنا جمع از جوانان چهارده به ما مو رین دولتی که به بهانه عکاسی کردن مشغول جمع اوری اطلاعات از بچه ها بودند حمله کرده و وسایل عکا سی انها را می شکنند و ما مورین از صحنه فرار می کنند و هیت هم همان شب -۱۷- دلو- ۱۳۵۷- بسوی معدن دره ای صوف در -۲۵- کیلو متری چهارده بر می گردند.
هیت ضمن تهیه گزارش از وضعیت رو به انفجار چهارده از ولایت و ولسوالی دره صوف خو استار ار سال سريع وفوری كمك نظامی میگردد. بر اساس همان در خواست گروهی از عساکر دولتی در همان شب به طور غا فل گیرانه از طریق معدن به چهارده حمله اورده و چهار نفررا از ان منطقه رادستگیر و به معدن و از انجا به مرکز دره صوف می برند و در همان شب استاد علی اکبر نهضت را که بعنوان مدرس علوم دینی در مدرسه کمج مشغول تدریس محصلان دینی بودند نیز دستگیر و به مرکز ولایت سمنگان منتقل می کنند.
در روز -۱۷-دلو- ۱۳۵۷- مردم چهارده در منطقه سر بوم بالا اجتماع نموده و درباره ادامه قیام و مبارزات شان به مشورت می پردازند و در نهایت تصمیم گر فته می شود که اول کوشیش شود تا دستگیر شدگان و اسیران بهر وسیله که ممکن است ازاد گردند و ان وقت در جهت چگونگی تداوم کار های مقا ومت اقدام گردد.
اما در جانب حکو مت بنا به درخواست جدی هیت شکست خو رده، مبنی بر اعزام نیروی کمکی از ولایت، قو مندان امنیه ولایت و قومندان امنیه ولسوالی خلم و رحیم حیران ولسوال دره صوف همراه با صد ها نفر از عساکر دولتی راهی چهارده می شوند.
این در زمانی است که دیگر منا طق در ارامش نسبی به سر می برند اما مردم منطقه تور با ارتباط که با مردم چهارده داشتند از نزدیک مراقب فعل و انفعالات نیرو های دولتی بودند.
خلاصه در -۲۲-دلو-۱۳۵۷- افراد یاد شده با صد ها نفر از عاسکر مسلح با شتاب راهی چهارده دای میرداد میگردد.و درعین زمان تعداد از بزرگان مردم چهارده بر اساس فیصله قبلی، برای ازادی افراد دستگیر شده و زندانیان شان راهی مرکز دره صوف گردیدند تا، اگر بتوانند با ضمانت پولی دوستان واقوام خود را از قید اسارت کمو نیستها رهای بخشند.
این تعداداز بزرگان چهارده در وسط راه با نیرو های مسلح دولتی رو برو گردیده و می بینند که نیرو های کمو نیستی با تجهزات کامل راهی چهارده می باشند.انها وقتیکه وضع را بحرانی و خراب ارز یابی می کنند از همانجا و از نیمه راه همزمان با عساکر حکومتی اما از کناره ها بسوی چهارده بر می گردند.
ولی نیرو های دولتی که با مو تر و وسایط درحرکت بودند پیشتر از نما یندگان یاد شده به چهارده می رسند. این اتفاق در تاریخ -۲۳-دلو-۱۳۵۷- رخ داده است عساکر دولتی بعد از رسیدن به چهارده تمام مناطق حساس را در دست گرفته و برای دستگیری مردم بیدفاع و غیر نظا می اقدام می نمایند.
علما و بزرگان چهارده که روزهای سخت و پر کاری را می گزراندند همه در مدرسه دینی منطقه جمع شده و می خو استند که در جهت نتایج احتمالی اقدامات نما یندگان شان که برای ازادی دستگیر شدگان راهی مر کز دره صوف شده بودند صحبت نموده و در باره برنامه های اینده نیز به مشورت بپردازند.
نیرو های مرا قب مردمی خبر می دهند که قوایی عساکر حکومتی وارد منطقه چهارده گردیده و همه جا را در محاصره گر فته اند و تعداد از انها بسوی مدرسه به پیش می ایند.
بزرگان و علما که با یک حمله غا فلگیرانه رو برو شده بودند، همه با تعجب و سراسیمگی تمام از مدرسه خارج و هر کسی بهر سوی پراکنده می شوند.بی تجربگی اول قیام و مقاومت مردم را در موضع انفعالی قرار داده و مثل یک شوک همه را بسختی تکان می دهد.
این تکان چنان سخت و پر قدرت بود که همه را پرا کنده می نماید وبدون برنامه ریزی دقیق هر کسی راهی را در پیش گرفته و بیشتر به کو های و دره های دوردست فراری می شوند و بینظمی بسیار وحشتناکی در میان نیرو های مردمی حاکم می گردد.
بعد از این حادثه فقط پیر مردان زمین گیر و زنان و بچه ها در خانه های شان مقید و در حال محا صره با قی می ما نند عساکر مسلح افغانستان که بعد از دوران خونبار عبد الرحمن جابر،یک بار دیگر با مردم کشور شان رو برو و در یک جنگ بی پایان وارد می شدند مثل مردم چهارده بی نظم و انظباط خاص، وبدون کدام اطلاع و بر نا مه ی به تعقیب مردم می پر دازند.
عدم اشنایی نیرو های دولتی با منطقه کمک بزرگ می شود برای انهای که به دره ها و کو ه ها فرار می نمودند.
نیروهای حکو متی بعد از تعقیب و گریز مدرسه علمیه چهارده را به تصرف خود در اورده و در پی ان تعداد از خانه ها را نیز همان شب، مورد تفتیش و بررسی وغارت قرار می دهند.
و از طرف دیگر برای ایجاد هراس و ترس میان مردم به اتش باری بدون هدف می پر دازند،و کو کو رانه به گلو له باران منطقه اقدام مینمایند، اسمان چهارده برای اولین بار د رتاریخ حیاتش از باران گلو وله وتیر ستم و تبا هی روشن و اتشین می گردد.
بواسطه این اتش باری یک نفر معلول مادر زاد بنام جمعه خان از مردم چهارده با اصابت گلو له ی مجروح می گردد، و بدین طریق اولین خون یک انسان بی دست و پاه بنا حق در زمین چهارده فرو می ریزد.
اول صبح -۲۳- دلو-۱۳۵۷- چهارده جنگ زده شا هد تسلط نیرو های دولتی برخود و مردم بی تجربه خود می باشد. قومندان امنیه ولایت اوایل همان روز پیر مردان را در نزدیکی مدرسه چهارده جمع می کند و طی سخنرانی خود با حیله و نیرنگ اعلام می نماید که، ما از طرف دولت برای شما اطمینان می دهیم که بعد از این کسی مزاحم شما مردم نگردد و همه تان اسوده خا طر با شید و ارام و قرار به زندگی تان ادا مه بدهید و به جوانان تان نیز خبر بدهید که از کو ها پاین شوند و سری خانه و زندگی خود برگردند.
قو مندان امنیه ولایت در اخر سخنرانی خود و بر خلا ف وعده های که داده بود سه نفر از مردم را در همانجا دستگیر نموده، ودستی بسته بسوی مرکز دره صوف می فرستد. نیرو های دولتی با هتا کی خاص مدرسه علمیه چهارده را بعد از اشغال خود بعنوان پایگاه نظامی شان در می اورند.
از طرف دیگر وبرخلاف سخنان فتنه انگیز قو مندان امنیه ولایت، گروپهای تعقیب و اعدام خود را برای دستگیری و پیدا نمودن و کشتن، علما و جوانان منطقه اعزام نموده و با شدت هر چه زیاد راهای تردد چهارده را بادیگر مناطق دای میرداد تحت کنترل در اورده و هر کسی را که گیر می اوردند دستگیر و زندانی می نمودند.
در این میان اقای نجفی از علمای چهارده با پسران و نزدیکان خود بسوی مناطق یکا ولنگ و اقای امینی وتعداد از محصلان علوم دینی بسوی مناطق چهل و ابخورک از ولسوالی روی دواب پناه می برند.
تعداد از نیرو های دولتی به فرماندهی ولسوال دره صوف برای گستریش محور عملیاتی شان تعداد را بسوی کو ته دای میر داد در ده کیلو متری ومناطق زرسنگ در سی-۳۰- کیلو متری چهارده اعزام می نماید و تا نزدیکی های مرز، یکا ولنگ به پیش می روند.
قبل از ظهر -۲۵- دلو -۱۳۵۷-در حالیکه ولسوال دره صوف در منطقه کوته برای مردم سخنرانی نموده دستگیر شدگان و مردم انجا را چنگ و دندان نشان می داد، پیک و فر ستاده مدیر معدن نا مه را برای رحیم حیران تسلیم نمو ده و اورا حیرانترش می نماید.نا مه کار خودر می نماید،چون ولسوال که با تهدید وارعاب مردم را می ترساند بعد از چند دقیقه ی وضع صد درجه بنفع مردم تغییر نمو ده ونا مبرده سخنرانی اش را قطع و با عساکر خود به مرکز فر ماندهی شان در چهارده بر می گردند.
این پیک خبر قیام و مقا ومت مردم قهر مان تور را اورده بود، بعد از رسیدن ولسوال در ه صوف به، چهارده قو مندان امنیه ولایت باتعدا از عساکر فورا راهی معدن ذغال سنگ می گردد ولسوال دره صوف، قومندان امنیه ولسوالی خلم بعد از سرو سامان دادن عساکر وپایگاه نظامی شان در چهارده، دستوراتی را صادر وخود با همرا هانش بسوی معدن مرش می نماید. رفتن این تعدا د از نیرو های دولتی و مسولین شان مردم چهارده دوباره جان می گیرند وخبر به جو انان که در کوه ها پناه برده بودند می رسد. مردم باز هم امادگی فوری اتخاذ می نمایند.
ولسوال دره صوف در وقت فرار خود از چهارده تعداد هفت نفر دیگر را دستگیر و با خود می برد که ملامحمد، از ریش سفیدان چهارده از جمله انها بود.
ولسو ال قبل از رفتن و فرار ش امر مینمایدخانه مرحوم نجفی را غارت و کتب دینی ایشان را به معدن و مرکز می فرستد.واینک در چهارده ملتهب که وضعیتش چون، اتش فشان زیر خاکسترر می ماند -۱۷- نفر از عساکر دولتی ودو نفر ظابط ویک معلم باز مانده اند بنا است که اینها امنیت چهارده را تأ مین نمایند!
خلاصه چهارده برای یک عمل قهر امیز علیه عساکر باقی مانده دولتی دقیقه شماری می نمایند و فرار بزرگان و تعداد زیاد عساکر حکو متی از ان جا مردم را بیشتر تشویق می نماید که، هر چه زود تر پیکار شان را علیه نیرو های دولتی اغاز کنند.مردم اینک نفس راحت می کشند لذا به تشکل نیرو های شان اقدام نموده و تفنگهای قدیمی را از مخفیگاه هان بیرون ساخته و جو انان را مسلح می نمایند واز طرف دیگر با رفت و امد عساکر دولتی به چهارده اوازه قیام شان همه جا طنین افکنده است. و مردم تور هم به همین دلیل دست به اقدام می زند.
قضاوت از شماست